پرواز بر فراز بسکتبال با مایکل جردن
تاریخ انتشار: >۱۱ آذر ۱۳۹۸
چاپ صفحه

پرواز بر فراز بسکتبال با مایکل جردن

احتمالا نام مایکل جردن، بازیکن اسبق بسکتبال آمریکا، NBA را شنیده‌اید. این که از کجا با این ورزشکار برجسته، خوش‌اخلاق و بلند قامت آشنا شده‌اید را نمی‌دانم اما به شما اطمینان می‌دهم که مایکل جردن تقریبا در سراسر جهان معروف است.

 

 

مایکل جردن یا به اختصار MJ، زاده بروکلین (سال 1963) در نیویورک است. خانواده او در همان ابتدا به کارولینای شمالی نقل مکان کردند و مایکل درواقع دوران رشد خودش را در این ایالت گذرانده است. در سال‌های دبیرستان، مایکل جردن تمام سعی خودش را کرد تا به تیم بسکتبال دبیرستان ملحق شود، اما به خاطر قد کوتاهش از این موقعیت بازماند. با این حال، مایکل باز هم ورزش را انتخاب کرد و این بار به استقبال بیسبال رفت. به قول قدیمی‌ها "از این ستون به اون ستون فرج است" و این مثال شامل حال مایکل جوان نیز شد. بعد ها قد او بلند تر شد و توانست ورزش مورد علاقه‌اش را دنبال کند. مایکل جردن توانست بورسیه بسکتبال دانشگاه کارولینای شمالی را بدست آورد و تنها بعد از 3 فصل حضورش در تیم بسکتبال دانشگاه، سال 1984 توسط تیم شیکاگو بولز، در رقابت‌های انتخابی NBA هدف قرار گرفت و توانست به این باشگاه بپیوندد.

یکی از ویژگی‌های بارز مایکل جردن، القاب جالبیست که به او داده‌اند. “air Jordan” یا “his airness”. اگر برای شما هم سوال پیش آمده که چرا به او این القاب را داده‌اند، باید در جوابتان بگویم که مایکل جردن را بیشتر به دلیل پرش‌های بلند و طولانی‌اش می‌شناسند. حرکات آکروباتیک مایکل جردن خون را در رگ‌های تماشاگران به جوش میاورد. همچنین، او از استادان ضربه اسلم دانک آن هم به صورت نمایشی از روی خط پرتاب آزاد بود. تمام این ها به انضمام اخلاق و درایت، کافی بود تا مایکل جردن محبوبیتی فراتر از بسکتبال داشته باشد.

 

 

همان سال، مایکل با تیم بسکتبال آمریکا، توانست مدال طلا المپیک را دور گردنش تماشا کند که این نقطه عطفی در زندگی حرفه‌ای او بود.

مایکل جردن سطح بسکتبال را از زمان ورود به این ورزش بالا تر برد. همیشه به خاطر حرکات آکروباتیکش هیجان را به قلب تماشاگران تزریق می‌کرد و مهارت و چالاکی‌اش، ضامن انفجار سالن بود.

 

تا اواخر دهه 80 میلادی، مایکل جردن به عنوان کاپیتان تیم موفق شیکاگو بولز انتخاب شده بود. اما جالب اینجاست که تیم شیکاگو بولز تا سال 1991 به مقام قهرمانی نرسید ولی پس از کسب اولین قهرمانی در آن سال، جردن و هم تیمی‌هایش توانستند به طور پیاپی 6 بار دیگر در طی 9  سال عنوان قهرمانی را نزد خود حفظ کنند. این تنها یک روی سکه بود و مایکل جردن در طول این مدت توانست بسیاری از رکورد‌های NBA که به مدت زیادی دست نخورده باقی مانده بودند را بشکند و رکورد‌‍های جدید به نام خودش ثبت کند.

 

سال 1992، جردن بار دیگر به تیم ملی بسکتبال فراخوانده شد تا در رقابت‌های المپیک آن سال شرکت کنند. او که حالا به عنوان یک بازیکن کاملا حرفه‌ای و عضوی از "ترکیب رویایی" شناخته شده بود، توانست بار دیگر ایالات متحده آمریکا را به راحتی به عنوان قهرمانی المپیک برساند. این یک اعتراف ثبت شده است. تمامی بازیکنان حاضر در رقابت‌ها، از این موضوع که در کنار یا مقابل مایکل جردن و "تیم رویایی" به میدان رفتند، ابراز خشنودی کردند و گفتند باعث افتخار است که در این‌چنین رویدادی حاضر باشیم.

 

 

بعد از کسب قهرمانی المپیک، چرخ روزگار به کام مایکل جردن نچرخید و او در پی یک سرقت مسلحانه، پدرش را از دست داد که باعث شد جردن درگیر بسیاری مسائل شود. این موضوع و همچنین عادتش به قمار، باعث شده بود تا مدتی از دنیای ورزش به دور باشد.

جردن بسکتبال را کنار گذاشت و مدتی مشغول بازی بیسبال شد. او برای تیم بارون بیرمنگام در فصل 1994 پا به چمن ورزشگاه گذاشت  اما در نهایت، باز به عشق اولش بسکتبال بازگشت. با این که جردن، آن جردن سابق نبود، اما در فصل 95-1994 شیکاگو بولز، تیم همیشگی او، توانست با مهارت و قدرت مایکل به مرحله نیمه نهایی برسد و فصل بعد حتی فراتر رود و به مقام قهرمانی برای بار چندم دست یابد.

 

مایکل جردن، از معدود بازیکنانی است که تا سن 40 سالگی و تا فصل 03-2002، در رقابت ها بازی می‌کرد. سرانجام او با 1072 بازی، 30.1 امتیاز به طور میانگین در هر بازی و کسب 32292 امتیاز بازنشسته شد و حالا زمانش رسیده بود تا تمرکزش را تنها بر روی مدیریت و مالکیت معطوف کند.

سال 2006، مایکل اندک سهامی از تیم شارلوت هورنتس خریداری کرد و کم کم توانست مالکیت تیم را نیز بدست آورد که این امر او را به اولین ستاره سابق بسکتبال تبدیل کرد که صاحب حق رای در لیگ بود. همچنین تا سال 2010، مایکل توانست به عنوان بیستمین فرد مشهور جهان تبدیل شود که تبلیغاتش برای نایکی یک میلیون دلار درآمد داشت.

 

 

 

 

 

نویسنده: مهراد پیشقراول